بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه
{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
فقط از شیطنت عید امسالم در این حد بگم : دائیم آب خواست برای قرصاش و منم رفتم ی لیوان آب از شیشه ماهی قرمز عید پر کردم و آوردم قرصاشو خورد.
ما یه معلم ریاضی داریم که خیلی عصبی هست یه بار من را به جلوی تخته صدا کرد هیچی بلدنبودم یه دفه اومد با به لگد زد تو زانوم افتادم به سطل اشغال :(
من 26 تا عمه و خاله و دایی و عمو دارم از 4 تا مادربزرگ .یه بار با یه دختره دوست دوست شدم بعد فهمیدم دختر خاله ناتنیمه .داداشش هم تو مدرسه ماست ..خوب شد کار به جاهایه باریک نکشید.....
امروز داشتم از جلوی ارایشگاه مردونه رد میشدم...البته باید بگم اسمش فقط مردونه س... پسره به ارایشگره میگفت واااااای یعنی میگی دوستام دیگه منو بشناسن من...|: پسره...^_^
من تو زندگیم هر 2سال ی بار جدی میشم . . . . اونم برای گرفتن عکس 3*4 بقیشو در حال مسخره بازیم :ll
دوستم برا تولد دوسالگی برادرم یه فلش دو گیگ هدیه داد . . . . هیچی دیگه ، امروز تولد خودش بود،منم یه فلاپی دیسک بهش کادو دادم ^_~
دیروز سر کلاس بودیم ازبس می گم الکی می گی معلم شیمیمون یه ازم مطلبی بعد گفت حالا درست یا غلط منم گفتم الکی می گی هیچی دیگه یه ربع التماس کردم تا راهم داد
نه شما بگو من خنگم؟ جان من ... من خنگم ؟ من چمه ؟ چون ایرانسل دارم باید توهین شه بهم؟ . . . . چرا ایرانسل اس داده وزن ی کیلو طلا زیاده یا ی کیلو پنبه ؟ آخه چرا من ؟
رفتم مستراح صابون افتاد زمین O.o برش داشتم با مایع دستشویی شستمش چقد من باهوشم ^.^
دختر همسایه ما چاقه هرچی هم تلاش میکنه لاغر نمیشه و جدیدا چاقتر هم شده ، ازش پرسیدم چند کیلویی؟ گفت : دلم میخواد!!! براش دعا کنید!!
سوتي منو داشته باشين اون روز ميخواستم بگم الكي مثلن گفتم Malaki Asalan هيچي ديگه اينقدر با دوستان خنديديم كه دندونامون ريخت!
دکتر عشقی : ارزش هر مرد به حرف های نگفته اوست ( برنارد شاو ) ماندانا : بهروز تو یه ریگی به کفشت هست ( بابام ) . . . . . . درود بی کران به مهران مدیری
اولي شكست عشقيمو وقتي خوردم ك شيش سالم بود عاشق3چرخه ي كوچولو موچولوم بودم ك هرعصر سوارش ميشدم ميرفتم تو كوچه هاي محلمون دور دور....ي روز وقتي از مهدكودك اومدم خونه.مامانم فروخته بودش ب نون خشكي
تو امتحان دینی نوشته بود این حدیث در کجا گفته شده نوشتم صفحه ۸۵ نوک سطر =)) دو دقیقه سکوت :] کمرتون شکست^_^
اقای مجری:شما 35 تا گل خوردین! O_o فامیل دور:اقای مجری شما دیگه چرا؟35 بیشتره یا 1؟ O_o اقای مجری: 35 O_o فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم !!! O_o
یکی از دوستام میگفت تو ماشین بودیم دختر خالم صورتشو از ماشین کرد بیرون یهو کنترل نامحسوس مارو گرفت گفت یکی از سرنشین ها آرنجش بیرون بوده از ماشین هیچی دیگه اخرفهمیدیم دماغ دخترخالم بوده
فقط از شیطنت عید امسالم در این حد بگم : دائیم آب خواست برای قرصاش و منم رفتم ی لیوان آب از شیشه ماهی قرمز عید پر کردم و آوردم قرصاشو خورد.
ما یه معلم ریاضی داریم که خیلی عصبی هست یه بار من را به جلوی تخته صدا کرد هیچی بلدنبودم یه دفه اومد با به لگد زد تو زانوم افتادم به سطل اشغال :(
من 26 تا عمه و خاله و دایی و عمو دارم از 4 تا مادربزرگ .یه بار با یه دختره دوست دوست شدم بعد فهمیدم دختر خاله ناتنیمه .داداشش هم تو مدرسه ماست ..خوب شد کار به جاهایه باریک نکشید.....
امروز داشتم از جلوی ارایشگاه مردونه رد میشدم...البته باید بگم اسمش فقط مردونه س... پسره به ارایشگره میگفت واااااای یعنی میگی دوستام دیگه منو بشناسن من...|: پسره...^_^
من تو زندگیم هر 2سال ی بار جدی میشم . . . . اونم برای گرفتن عکس 3*4 بقیشو در حال مسخره بازیم :ll
دوستم برا تولد دوسالگی برادرم یه فلش دو گیگ هدیه داد . . . . هیچی دیگه ، امروز تولد خودش بود،منم یه فلاپی دیسک بهش کادو دادم ^_~
دیروز سر کلاس بودیم ازبس می گم الکی می گی معلم شیمیمون یه ازم مطلبی بعد گفت حالا درست یا غلط منم گفتم الکی می گی هیچی دیگه یه ربع التماس کردم تا راهم داد
نه شما بگو من خنگم؟ جان من ... من خنگم ؟ من چمه ؟ چون ایرانسل دارم باید توهین شه بهم؟ . . . . چرا ایرانسل اس داده وزن ی کیلو طلا زیاده یا ی کیلو پنبه ؟ آخه چرا من ؟
رفتم مستراح صابون افتاد زمین O.o برش داشتم با مایع دستشویی شستمش چقد من باهوشم ^.^
دختر همسایه ما چاقه هرچی هم تلاش میکنه لاغر نمیشه و جدیدا چاقتر هم شده ، ازش پرسیدم چند کیلویی؟ گفت : دلم میخواد!!! براش دعا کنید!!
سوتي منو داشته باشين اون روز ميخواستم بگم الكي مثلن گفتم Malaki Asalan هيچي ديگه اينقدر با دوستان خنديديم كه دندونامون ريخت!
دکتر عشقی : ارزش هر مرد به حرف های نگفته اوست ( برنارد شاو ) ماندانا : بهروز تو یه ریگی به کفشت هست ( بابام ) . . . . . . درود بی کران به مهران مدیری
اولي شكست عشقيمو وقتي خوردم ك شيش سالم بود عاشق3چرخه ي كوچولو موچولوم بودم ك هرعصر سوارش ميشدم ميرفتم تو كوچه هاي محلمون دور دور....ي روز وقتي از مهدكودك اومدم خونه.مامانم فروخته بودش ب نون خشكي
تو امتحان دینی نوشته بود این حدیث در کجا گفته شده نوشتم صفحه ۸۵ نوک سطر =)) دو دقیقه سکوت :] کمرتون شکست^_^
اقای مجری:شما 35 تا گل خوردین! O_o فامیل دور:اقای مجری شما دیگه چرا؟35 بیشتره یا 1؟ O_o اقای مجری: 35 O_o فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم !!! O_o
یکی از دوستام میگفت تو ماشین بودیم دختر خالم صورتشو از ماشین کرد بیرون یهو کنترل نامحسوس مارو گرفت گفت یکی از سرنشین ها آرنجش بیرون بوده از ماشین هیچی دیگه اخرفهمیدیم دماغ دخترخالم بوده
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}